بازاریابی حسی چیست؟

همه ما همه روزه مخاطب انواع تبلیغاتی هستیم که احساسات ما را با بازاریابی حسی Sensitive marketing مخاطب قرار میدهند. اگر بخواهیم مثال واضحی برای آن بزنیم به تبلیغات تلویزیون نگاه کنید، اکثر شرکتهای بازاریابی برای تبلیغ مایع شستشوی لباس از رنگهای صورتی و بنفش استفاده میکنند که حس لطافت پارچه بعد از شستشو را به ما تلقین کند. همچنین برای خوشبو نشان دادن محصول از گلهای متنوعی در تبلیغات بصری کمک میگیرند تا عطر آن را به مخاطب یادآوری کند.
بازاریابی حسی، روشی در بازاریابی است که بتواند حس مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد، هدف را به آنان تلقین کند و از طریق احساس، مشتری را ترغیب به خرید محصول شما کند. در واقع بازاریابان و دیجیتال مارکترها برای این کار میبایست با علم روانشناسی آشنایی داشته باشند. آنها به حوزه روانشناختی جامعه هم پرداخته و براساس آن کمپینهای بازاریابی خود را اجرا میکنند.
برای بازاریابی حسی چه امکاناتی داریم؟
به ویژگیهای مثبت محصول خود فکر کنید. برای این ویژگیها سناریو تعریف کنید. مثلا اگر محصول شما برای جشن و مهمانیها مناسب است بهتر است این حس شاد بودن را در تبلیغات به مخاطب القا کنید. اگر میخواهید کفش ورزشی خود را معرفی کنید، راحتی پاها در هنگام دویدن یا راه رفتن طولانی را برای مشتری پر رنگ نشان دهید.
با این نوع بازاریابی علاوه بر این که ذهن هیجانی مخاطب را مشغول میکنید، شناخت و تجربه او نسبت به حس مشابهی که با دیدن تبلیغ شما میگیرد را هم فعال میکنید.
از حواس پنجگانه انسان میتوان برای آماده سازی یک پلن بازاریابی موفق کمک گرفت. اما عموما از دو حس شنوایی و بینایی مخاطب استفاده میشود تا اثربخشی پیام بیشتر باشد.
البته برای این اثربخشی توجه به سن، جنسیت و فرهنگ مخاطب و پرسونا باید توجه زیادی شود. پس اگر میخواهید کیفیت شناسایی محصول شما با کمک این نوع بازاریابی به مخاطب برسد، لازم است در وهله اول مخاطب خود را از نظر احساسی و روانشناسی بیشتر بشناسید.
موضوع خیلی جالبی که چندین سال است در دنیای مارکتینگ به آن اهمیت داده میشود، روانشناسی رنگ است. حتما میدانید که هر رنگی یک انرژی منحصربهفرد دارد. رنگها میتوانند پیامهای مختلفی برسانند و احساسات مخاطب را فعال کنند. اگر بخواهیم مثال واضحی بزنیم استفاده از دو رنگ قرمز و زرد در تبلیغات فست فود را بسیار زیاد دیدهاید. این دو رنگ با خود انرژی شادابی به همراه دارند که آن را به حس مخاطب انتقال میدهند.
همچنین رنگهایی آبی و نقرهای برای ارائه خدمات آموزشی رنگ مناسبی است. این موضوع در ذهن بیننده به خوبی اثر میگذارد. به طوری که با دیدن هر رنگ متوجه مضمون تبلیغات میشود. رنگها آنقدر قدرتمند هستند که احساسات و عواطف شما را تحت تاثیر قرار دهند. پس توجه به این موضوع مانند یک برگ برنده برای دنیای بازاریابی حسی شماست.
حواس عوامل دیگری مانند بازاریابی عاطفی Emotional marketing دیگری نیز میتواند بر تصمیم ما اثر بگذارد.
حتما برای خرید لباسی قبل از هر چیزی آن را لمس کردهاید. حس لامسه به شما پیامهای زیادی را میرساند که با توجه به آن تصمیم درست را اتخاذ میکنید. اما چگونه در بازاریابی حسی این حس را به مشتری انتقال دهیم؟ در صورتی که تبلیغات شما به صورت بصری و در شبکههای رسانهای باشد، از طریق رنگ و اجسام میتوانید این حس را به مخاطب برسانید. برای مثال اگر میخواهید حس زبر یا خشن بودن وسیلهای را به مخاطب القا کنید، نشان دادن یک کاکتوس راه حل خوبی برای شماست. یا برعکس، اگر قصد شما این است که لطافت محصول خود را معرفی کنید، نشان دادن گلبرگهای یک گل خوشرنگ به کمک شما میآید.
رساندن حس چشایی برای بازاریابی حسی کمی سختتر است. این که بر اساس ذائقههای مختلف بتوانید احساسی مشترک ایجاد کنید نیاز به یک ایده ناب دارید. این برای همه ما واضح است که با چشیدن طعمی ترش، لبهای فرد جمع میشود تا این حس را به ما هم نشان دهد، خصوصا در یک شرکت دیجیتال مارکتینگ و کمپین روابط عمومی برای رساندن پیام مناسب لازم است بر روی بعد روانشناختی آن تمرکز کنید.
شما میتوانید از ترکیب چند حس، حس چشایی را به مخاطب برسانید. برای ترد نشان دادن یک خوراکی صدایی مانند خورد شدن آن زیر دندانها گزینه خوبی برای این حس است و یک نوع بازاریابی تعاملی و بازاریابی تجربی محسوب میشود.
رساندن حس شنوایی همواره در دنیای بازاریابی مهم بوده، گوش دادن به صداهای مختلف در طول شبانه روز از اراده ما خارج است. با توجه به آلودگیهای صوتی شنیدن صدایی متفاوت نظر ما را به خود جذب میکند. پس برای انتخاب صدا در بازاریابی محتاطتر عمل کنید که با این کار موفقیت به شما نزدیکتر میشود.
مهمترین روش بازاریابی حسی
شاید باورتان نشود، اما مهمترین سیستم حسی برای ما حس بینایی است. ما همه چیز را با چشم میبینیم. چشم ما پیامهای مختلفی را به مغز اعلام میکند. مغز این پیامها را دریافت و تحلیل میکند. به این صورت است که با دیدن یک لوگو، رنگ اجسام، نوع حرکت و … حسهای مختلفی دریافت میکنیم. اما نگاه کردن میتواند حسهای دیگری هم برای ما تداعی کند. شاید برایتان پیش آمده باشد که تبلیغی را بدون صدا دیده باشید. صدای باز کردن درب بطری، راه رفتن، زنگ خوردن گوشی موبایل، تصادف، فریاد زدن و … همگی در ذهن ما قابل درک است. به همین دلیل میگوییم حس بینایی مهمترین سیستم حسی برای ماست.
این نوع بازاریابی با بازاریابی سنتی تفاوتهای زیادی دارد. در بازاریابی حسی فضای مناسبی برای شما فراهم میشود تا خودتان بر اساس عواطف و احساس تصمیم به استفاده از محصول یا خدمات را بگیرید.
البته برای معرفی این نوع بازاریابی دست شما باز است. تنها لازم نیست به تبلیغات تلویزیونی روی آورید. در صورتی که بسته بندی محصول شما به گونهای باشد که مخاطب را با ورود به فروشگاه جذب کند، بدون آن که در محل حضور داشته باشید احساسات مشتری را تحت تاثیر قرار داده و به هدف فروش خود میرسید. احتمالا برای همه ما پیش آمده که محصولی را به دلیل بسته بندی مناسب آن انتخاب کردهایم. گاهی این موضوع برای ما دلیل خوبی جهت انتخاب و وفاداری به یک محصول بوده است.
برای داشتن یک بازاریابی حسی موفق میتوانیم از انواع این حسها و هوش مصنوعی کمک بگیریم و مخاطب را تشویق به انتخاب برند خود کنیم. دنیای بازاریابی به دنبال چالشهای جدید برای برقراری ارتباط بهتر با مخاطب است. این نوع بازاریابی راه ارتباط مستقیمی با او برقرار میکند.
نورومارکتینگ و بازاریابی عصبی
از دیگر چالشهای این حوزه میتوان به بازاریابی عصبی اشاره کرد، این شاخه به مجموعه مواردی مرتبط میشود که با نورونها و عصبهای مغز ارتباط دارند. قطعا برای همه ما ثابت شده است که مشتریان بصورت منطقی خرید نمیکنند و مجموعه احساسات و تصورات ذهنی است که بر خرید کاربران اثرگذار است. بطور مثال وقتی طی یک آزمایش محتویات قوطیهای کوکا و پپسی را جابجا کردند، مخاطبین همچنان گفتند محتویات کوکا دلچسبتر است و این تنها به ارتباط مغذی و حسی با ظاهر برند مرتبط میشد.
برندهای فیروز و مینو هم در ایران با توجه به تاثیر خوب بر ذهن و خاطرات بخوبی جایگاه ثابتی برای خود دست و پا کردهاند.
فراموش نکنید مردم با احساس خرید میکنند و با منطق توجیه میکنند.
شما هم میتوانید تجربیات خود را در مورد این راهکار تبلیغاتی جذاب با خوانندگان مقاله در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید